جدول جو
جدول جو

معنی لفته لو - جستجوی لغت در جدول جو

لفته لو
آب و تاب دادن در بیان موضوعی
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(پَ / پِ زَ دَ / دِ)
آنکه در خواب راه رود. بیماری است که مبتلا بدان در خواب راه می رود بدون آنکه بیدار شود
لغت نامه دهخدا
(خَ فَ)
دهی است از بخش نمین شهرستان اردبیل. واقع در بیست هزارگزی خاور اردبیل و 15هزارگزی شوسۀ اردبیل به آستارا. این دهکده در جلگه قرار دارد با آب و هوای معتدل و 158 تن سکنه. آب آن از چشمه و چاه و محصول آنجا غلات. حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی قالی بافی است. راه آنجا مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 194)
لغت نامه دهخدا
(شَ تِ)
دهی از دهستان قوریچای بخش قره آغاج شهرستان مراغه. دارای 80 تن سکنه. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و بزرک است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(لَ لَ لو)
دهی جزء دهستان کاغذکنان بخش کاغذکنان شهرستان هروآباد، واقع در 6هزارگزی شمال آق کند و 15500گزی شوسۀ میانه به زنجان. کوهستانی و معتدل و دارای 580 تن سکنه. آب آن از چهار رشته چشمه. محصول آنجا غلات، حبوبات و سردرختی. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی جاجیم و گلیم بافی و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(هََ)
ورق بازی که دارای هفت خال باشد. (یادداشت مؤلف). در هر دست ورق چهار هفت لو وجود دارد
لغت نامه دهخدا
تصویری از هفت لو
تصویر هفت لو
ورق دارای هفت خال (دربازی ورق)
فرهنگ لغت هوشیار
دوبین –احول
فرهنگ گویش مازندرانی
قابلمه ی کوچک
فرهنگ گویش مازندرانی
مراسمی که در شب هفتم تولد نوزاد بر پا می شود
فرهنگ گویش مازندرانی
کنار جاده، مرتعی در حوزه کارمزد سوادکوه
فرهنگ گویش مازندرانی
نام مرتعی واقع در منطقه ی سوادکوه
فرهنگ گویش مازندرانی